در میان بناهای تاریخی برجایمانده از عهد قاجار، مسجد نصیرالملک شیراز، به واسطه رنگ و نور شگفتانگیزش شهره آفاق شده است. این مسجد که در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری و به سفارش حاج میرزا حسن علیخان نصیرالملک، یکی از اعیان دوران قاجار ساخته شد، همواره بهعنوان نگینی درخشان در معماری ایرانی شناخته میشده است. اما تازهترین روایتها، نوری دیگر بر جنبهای کمتر دیدهشده از این مسجد انداختهاند: اندیشهای مهندسی و ضد زلزله، که صد و پنجاه سال پیش در دل سازهاش تنیده شده است.
تجربه تاریخی ایرانیان با پدیده زلزله، همواره معماران این سرزمین را به سوی راهکارهایی مبتکرانه سوق داده است. آنچه امروز در مسجد نصیرالملک با حیرت نگریسته میشود، گواهی است بر دانشی که نه در دانشگاهها، که در کارگاه استادکاران سنتی، نسل به نسل انتقال یافته است.
بهرهگیری از چوب بهعنوان جذبکننده انرژی زلزله، نمونهای از این فهم بومی است؛ فهمی که مسجد را در برابر زمینلرزه مقاوم ساخته و زیباییاش را نیز خدشهناپذیر باقی نهاده است.
چوب، راز نهفته در دل سنگ
در ویدیویی که از سوی یک گردشگر ایرانی منتشر شده و در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشته، نشان داده میشود که بخشی از ساختار مسجد، بهگونهای طراحی شده تا در برابر زلزله مقاوم باشد.
عنصر کلیدی این طراحی، چوب است؛ متریالی که شاید در نگاه نخست، با شکوه و سنگینی معماری قاجاری در تضاد بهنظر برسد، اما دقیقاً همان چیزیست که بنای مسجد را در برابر لرزش زمین، انعطافپذیر و ایمن نگاه داشته است.
استفاده از چوب در بخشهایی از دیوارها و طاقها، موجب تقسیم و جذب نیروهای ناشی از زلزله شده و با کاهش انتقال ضربه به اجزای سازه، مانع از فروریختن آن در برابر زمینلرزه میشود. این تکنیک، که امروز آن را با عناوینی چون “میرایی سازه” یا “جذب انرژی” میشناسیم، در معماری سنتی ایران، بهواسطه تجربههای زیسته در سرزمین زلزلهخیز، بهصورت شهودی بهکار گرفته میشده است.
استفاده از چوب در بخشهایی از دیوارها و طاقها، موجب تقسیم و جذب نیروهای ناشی از زلزله شده و با کاهش انتقال ضربه به اجزای سازه، مانع از فروریختن آن در برابر زمینلرزه میشود.
دانشی از دل تجربه، نه فرمول
آنچه در مسجد نصیرالملک دیده میشود، گواهیست بر دانشی بومی و تجربی، که معمار ایرانی آن روزگار، با تکیه بر آن، بنایی میسازد چشمنواز، که جاندار و تابآور است. معماران آن دوره شاید معادلات پیچیده مهندسی امروز را در اختیار نداشتند، اما درک عمیقشان از طبیعت، زمین و مصالح، آنان را به چنان بینشی رسانده که حاصلش پس از قرنها، همچنان پابرجاست.
مسجد نصیرالملک در حافظه عمومی، همواره با شیشههای رنگین و آفتاب صبحگاهیاش پیوند خورده؛ فضایی که بیشتر در میان عکاسان و گردشگران محبوب است. اما امروز، وقت آن رسیده که از این لایه سطحی عبور کنیم و بنگریم که چگونه یک بنای مذهبی، با بهرهگیری هوشمندانه از مصالح و سازوکارهای بومی، به بنایی ضد زلزله بدل شده است؛ بیآنکه زیباییاش ذرهای فدا شود.
معماری گذشته، راهی برای آینده
آنچه مسجد نصیرالملک را فراتر از یک اثر هنری و گردشگری جلوهگر میسازد، ترکیب هوشمندانهای از زیباییشناسی، معنویت و مهندسی سنتی است؛ گواهی روشن بر آنکه معماری ایرانی هم در جستوجوی شکوه بصری بوده و هم در پی پاسخی عملی به نیازهای اقلیمی و زیستی زمان خود نیز بوده است.
کشف جنبههای ضدزلزله در بنایی متعلق به ۱۵۰ سال پیش، ما را به بازنگری در میراث فنی نیاکانمان فرا میخواند؛ میراثی که اگر با دیده تأمل نگریسته شود، میتواند راهگشای چالشهای امروز نیز باشد. مسجد نصیرالملک، همچنان که آینهای از نور است، اکنون آینهای از دانایی نیز هست.